چرا نیاز به بازی کودک را جدی نمی گیریم؟

چرا نیاز به بازی کودک را جدی نمی گیریم؟

نیاز به بازی کودک

با وجود جایگاه ویژه ای که بازی در زندگی کودک دارد، چرا بسیاری از والدین، دل به بازی با کودک نمی دهند؟ در این جا به مهم ترین دلایل این بی توجهی می پردازیم:

ناآگاهی از ضرورت بازی برای کودکان

برخی از والدین، بازی ضرورت زندگی کودک نمی دونند. آنها از آثاری که بازی در زندگی کودک دارد، بی خبرند. کودک در هنگام بازی، با محیط اطراف خویش آشنا می شود و قوانین برقراری ارتباط با این محیط را یاد می گیرند.

بازی، ترس کودک از بسیاری از کارها را از بین می برد. به او می آموزد بدون کمک دیگران و با اتکا به توان خودش، میتونه بسیاری از کارهارو انجام بده.

بازی، کودک را به استفاده از هوش و حافظه خویش، وا می دارد. با استفاده از تجربیاتی که براش اتفاق می یوفته، بسیاری از مسائل رو یاد می گیره

افزایش توان جسمانی کودک،در گرو بازی می باشد. بچه هایی که بازی میکنند در مقابل بیماری ها قوی تر از کودکانی از کودکانی هستند که که تحرک ندارند. این یک قانون عمومی است:« عدم تحرک، موجب ضعف عمومی سیستم دفاعی بدن می شود». تحرک بچه ها هم در گرو بازی کردن آنهاست.

بازی، لازمه شاداب ماندن روح کودک است. بدون بازی، کودک نمی تواند تجربه ای از نشاط و شادی داشته باشد.

مساوی دانستن بازی با سرگرمی

برخی والدین فلسفه بازی رو سرگرمی می دونند. از نگاه اینها هرچیزی که کودک رو سرگرم کنه، بازی محسوب میشه. با این تفکر، تلویزیون اصلی ترین سرگرمی کودک شده.

وقتی کودک با تلویزیون و بازی رایانه ای سرگرم شد و بهانه نگرفت، والدین انگیزه ای برای بازی با کودک پیدا نمی کنند.

باید بدانیم سرگرمی، یکی از فلسفه های بازی است؛ اما همه آن نیست. به همین دلیل همه سرگرمی ها بازی مفیدی برای کودک محسوب نمی شوند.

بی معنا دانستن برخی از بازی ها

بسیاری از بازی هایی که برای ما بی معناست، برای کودکان به شدت مهیج و جذابه. مثلا یک کودک چند ماهه از اینکه یک جغجغه در دست بگیرد و صدایش را دربیاورد، خوشحال میشه.

برخی از والدین به قدری از عالم کودکی فاصله گرفته اند که مطالبه ی بازی های بی معنا را با دید تحقیرآمیز، نگاه می کنند. این دسته از والدین، از کودک می خواهند بزرگ شود. غافل از اینکه کودک در صورتی بزرگ می شود که کودکی کند.

کودکی کردن، به قدری اهمیت دارد که حتی نابغه ها نیز از آن مستثنا نیستند. کودکانی هم از نظر هوشی، فاصله زیادی با همسن و سالان خودارند، باید کودکی کنند تا بزرگ شوند.

ناآگاهی از انواع بازی های کودکان

اندک بازی های موجود در ذهن والدین برای پر کردن وقت فرزند در طول روز، به هیچ وجه کافی نیست. از همین رو، والدین خیلی زود کوک را وارد وادی تلویزیون و بازی های رایانه ای میکنند. البته باید بپذیریم که برخی والدین به جهت اینکه بازی را غذای روح نمی دانند، حوصله یادگیری را ندارند.

وقتی پدر یا مادر مسائل اقتصادی را ضرورت زندگی به حساب می آورند، از تمام توانایی خود استفاده می کنند تا نیاز مالی خانواده را تامین کنند. اگر کودک نیازمند غذا باشد، پدر و مادر آرام نخواهند گرفت و به هر قیمتی شده، غذایی برای او تامین می کنند.

حال اگر والدین بازی را غذای روح کودک بدانند، آیا برای تامین این غذای روحی، بی قرار نخواهند شد؟

حوصله نداشتن والدین

والدین بی حوصله توان بازی کردن با کودک را ندارند. اینها نه تنها خودشان با کودک بازی نمی کنند؛ بلکه در برابر بازی های کودک اگر مناسب حوصله آنان اشد، مقاومت می کنند.

برای دیدن کانال یکتا پلاس کلیک کنید.

برچسب ها:بازیبچه

علیرضا سمیعی

پاسخ دهید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. زمینه های مورد نیاز ایجاد می شود.